جزییات فوت مشکوک زن جوان در خیابان ایتالیا/ آغاز تحقیقات پلیسی
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۵۹۳۰۴۷
خبرگزاری میزان- معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، از آغاز تحقیقات در پرونده فوت مشکوک خانم جوانی خبر داد که روز گذشته پیکر بیجانش داخل پارکینگ یک ساختمان ۵ طبقه کشف شده است.
به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان ، ساعت ۱۹ روز سه شنبه، بیستم شهریور ماه امسال یکی از ساکنان یک مجتمع مسکونی ۵ طبقه در خیابان ایتالیا در زمان ورود به داخل پارکینگ ساختمان با جسد خون آلود خانمی جوان در داخل پارکینگ مجتمع روبهرو میشود، با نزدیک شدن به جسد متوجه میشود که این خانم جوان همسایه طبقه پنجم مجتمع است که گویا از ارتفاع به پائین سقوط کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بلافاصله موضوع از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ به پلیس و در ادامه اورژانس اعلام میشود که با حضور مأموران کلانتری ۱۴۸ انقلاب و تیم اورژانس در محل، فوت این خانم ۳۰ ساله تأیید و موضوع جهت ادامه رسیدگی به پلیس آگاهی تهران بزرگ و قاضی کشیک دادسرای جنایی اطلاع داده شد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «فوت مشکوک»، کارآگاهان اداره دهم پلیس در همان تحقیقات اولیه اطلاع پیدا کردند که متوفی به همراه همسرش به نام مهدی (۳۲ ساله) در این مجتمع سکونت داشته است.
برابر اظهارات خانواده متوفی، مهدی و متوفی سال ۱۳۸۹ و پس از آشنایی در داخل دانشگاه با یکدیگر ازدواج کرده، اما پس از گذشت چند سال زندگی مشترک، سال ۱۳۹۵ به علت افزایش اختلافات خانوادگی از یکدیگر متارکه کرده، اما مجددا اینبار از تاریخ هفتم شهریور ماه امسال زندگی مشترک خود را از سر گرفتند، با این وجود طی همین مدت زمان دو هفته اختلافات گذشته آنها از سر گرفته شده بود.
مهدی با تأیید داشتن اختلاف و حتی درگیری لفظی با همسرش در روز حادثه مرگ همسرش مدعی است که برای پایان دادن به مشاجره با همسرش، ساعت ۱۸ روز بیستم شهریور از خانه خارج شده و به منزل پدر و مادرش در خیابان دماوند مراجعه کرده و حوالی ساعت ۱۹ طی تماس تلفنی همسایگان متوجه فوت همسرش شده و هیچ دخالتی در مرگ وی ندارد.
علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به طرح شکایت خانواده متوفی از دامادشان مبنی بر احتمال وقوع جنایت، قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه دهم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران برای همسر متوفی صادر شده و تحقیقات در این پرونده در مراحل مقدماتی و ابتدایی قرار دارد.
انتهای پیام /
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اداره دهم پلیس آگاهی قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۹۳۰۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران